سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کـــبـــوتــــر عشــــــــق

 

  شعر عاشقانه عشق یعنی

 

عشق یعنی مستی و دیوانگی

عشق یعنی با جهان بیگانگی

عشق یعنی شب نخفتن تا سحر

عشق یعنی سجده ها با چشم تر

عشق یعنی سر به دار آویختن

عشق یعنی اشک حسرت ریختن

عشق یعنی در جهان رسوا شدن

عشق یعنی مست و بی پروا شدن

عشق یعنی سوختن یا ساختن

عشق یعنی زندگی را باختن

عشق یعنی انتظار و انتظار

عشق یعنی هرچه بینی عکس یار

عشق یعنی دیده بر در دوختن

عشق یعنی در فراقش سوختن

عشق یعنی لحظه های التهاب

عشق یعنی لحظه های ناب ناب

عشق یعنی سوز نی ، آه شبان

 

 


نوشته شده در جمعه 88/4/5ساعت 12:57 عصر توسط قاسم نظرات ( ) | |

 
اولین باری که عاشقت شدم یادته ؟
من یه کرم سیب بودم و تو یه کرم ابریشم ...
من به تو قول دادم دیگه هیچوقت سیب نخورم و تو هم قول دادی دور خودت پیله نزنی
ولی نمی دونم چی شد که من طاقت نیاوردم و فقط یه خورده سیب خوردم و تو هم از غصه دور خودت پیله بستی...
حالا دومین باره که عاشقت شدم
اما من هنوز یه کرم سیب هستم و تو یه پروانه خوشگل
تو پر زدی و رفتی و من موندم و سیب هایی که جایی برای خورده شدنشون نمونده ...
از هر چی سیبه منتنفرم
-----------------------------------------
نابینا گفت : دوستت دارم. ماه گفت تو که منو نمی بینی چطوری دوستم داری نابینا گفت اگه می دیدمت عاشق زیباییت می شدم اما الان که نمی بینمت عاشق خودت هستم
----------------------------------------
دختر گفت:زیبایی هایی هستند که به هزار زیبایی ظاهری می ارزند.
پسر گفت:چه حرفها!با این صورت زشت حرف از زیبایی می زند و چشم هایش را با غرور از دختربر گرفت. دختر گفت:به نظر من درون آدمها خیلی از ظاهرشان مهمتر است.
پسر برخاست و بی اعتنا به حرف های دختر رفت.اشک در چشمهای خوش رنگ دختر حلقه زد و پسر هرگز زیبایی رنگ چشمهای دختر را و از همه مهمتر زیبایی نجابتی را که نگذاشت به پسر بگوید چقدر صورت و اخلاقش ناهماهنگ و بد ترکیب است،ندید.
-----------------------------------------
گاهی وقتها از نردبان بالا میرویم تا دستهای خدا را بگیریم غافل از اینکه خدا پایین ایستاده ونرده ها رو محکم گرفته که ما نیفتیم
-----------------------------------------
روزی روزگاری، اهالی یک دهکده تصمیم گرفتند تا برای نزول باران دعا کنند. در روز موعود، همهء مردم برای مراسم دعا در محلی جمع شدند و تنها یک پسر بچه با خودش چتر آورده بود و این یعنی ایمان
 
 

نوشته شده در یکشنبه 88/3/24ساعت 3:32 عصر توسط قاسم نظرات ( ) | |

 

چطوره؟ در مورد این عکس نظر بدید.


نوشته شده در دوشنبه 88/1/31ساعت 12:58 صبح توسط قاسم نظرات ( ) | |

گفته شده است که عکس این دو پرنده در کشور اکراین گرفته شده است. میلیون ها نفر در کشور آمریکا و اروپا با دیدن این عکس ها گریه کرده اند. عکاس این عکسsها آنها را به بالاترین قیمت ممکن به روزنامه های فرانسه فروخته است و تمام نسخه های روزنامه در روز انتشار این عکس بطور کامل فروخته شده است.

 

"برای خواندن داستان و مشاهده عکس ها به ادامه متن مراجعه کنید"

(حتما نظر بدین)



در تصویر اول پرنده ماده زخمی روی زمین افتاده و منتظر شوهرش می باشد

در تصویر دوم پرنده نر برای همسرش با عشق و دلسوزی غذا می آورد

در تصویر سوم پرنده نر مجددا برای همسرش غذا می آورد اما متوجه بی حرکت بودن وی می شود لذا شوکه شده و سعی می کند او را حرکت دهد

لحظه ای که متوجه مرگ عشق خود می شود و شروع به جیغ زدن و گریه می کند

در کنار جنازه همسرش می ایستد و همچنان به شیون می پردازد

در آخر مطمئن می شود که عشق به او باز نمی گردد لذا با غم و ناراحتی کنار جنازه وی آرام می ایستد

 


نوشته شده در جمعه 87/12/9ساعت 7:39 عصر توسط قاسم نظرات ( ) | |

عاشقانه دستهایش را گرفتم. گرمای عجیبی در سینه جانم را می سوزاند.عطر عجیبی پراکنده بود. حالتی داشتم وصف ناپذیر. گویی توآسمون بودم. به من لبخند می زد و در انتظار جوابش بود. گویی هوش از سرم پریده بود. نبضشوتو دستام حس می کردم. حتم داشتم اون هم همینطوریه. حس می کردم، آسمان،زمین، و همه چیز مال منه . آتیشی تو دلم به پا بود. آتشی بالاتر از زمان و جسم.
تنها چیزی درونم را آزار می داد, شرم داشتم در چشماش نگاه کنم. لیاقتش را نداشتم. از بی ابرویی،گریه ام گرفت. من کجا و آسمان کجا؟
احساس کردم اون هم گریه می کنه. سرمو بلند کردم, بی اختیار دستمو روی صورتش گرفت و همون طور اشک می ریخت. درکش برایم مشکل بود. این من بودم که باید گریه می کردم
کاش بودند ستاره ها، تابه من حسودی می کردند

_______________________________________________________

و اما عشق سالهاست که ازت پرسیدم اما جوابم فقط سکوتت بود عشق اما ندارد عشق رازیست سر به مهر نامه باز نشدنی که دارای پیامیست بدون آنکه گفته شود یاد گرفتم کمتر بپرسم کمتر بدانم که چیست اما میدانم که عشق تنها مجرمی است که بدون آنکه مجازاتی برایش باشد هر روز هر ثانیه هر دقیقه قربانی تازه میگیرد و لبخند تنها همدردیش است و بس
__________________________________________________________

عشق یعنی سوختن با ساختن عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی مستی و دیوانگی عشق یعنی با جهان بیگانگی
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر عشق یعنی سجده ها با چشم تر

_____________________________________________________________

برای دیدن جملات عاشقانه بیشتر به ادامه متن بروید


به صحرای غریبی، بیکس و هم صحبت کوهم
:صدا سر می دهم در کوه
!کجائید ای جوانی، شادمانی، کامرانیها
:جواب آمد به صد اندوه
!کجائید ای جوانی، شادمانی، کامرانیها

______________________________________________________________

عشق آتش فشان خاموشی است که در انتظار روشنایی دوباره هزاران جان را قربانی ره خویش میکند

________________________________________________________________

دو خط موازی زاییده شدند . پسرکی در کلاس درس آنها را روی کاغذ کشید . آن وقت دو خط موازی چشمشان به هم افتاد و در همان یک نگاه قلبشان تپید و مهر یکدیگر را در سینه جای دادند . خط اولی نگاهی پر معنا به خط دومی کرد و گفت : ما می توانیم زندگی خوبی داشته باشیم ... خط دومی از هیجان لرزید . خط اولی ..... و خانه ای داشته باشیم در یک صفحه دنج کاغذ .... من روزها کار می کنم . می توانم خط کنار یک جاده ی متروک شوم ... یا خط کنار یک نردبان . خط دومی گفت : من هم می توانم خط کنار یک گلدان چهار گوش گل سرخ شوم . یا خط کنار یک نیمکت خالی در یک پارک کوچک و خلوت ! چه شغل شاعرانه ای ... !‌در همین لحظه معلم فریاد زد :
دو خط موازی هیچ وقت به هم نمی رسند
و بچه ها تکرار کردند ......

____________________________________________________________

دنیا را بد ساخته اند.........
کسی را که دوست داری،تورادوست نمی دارد.
کسی که تورا دوست دارد ،تو دوستش نمی داری
اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد
به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند و این رنج است .
زندگی یعنی این .....

______________________________________________________

عشق با روح شقایق زیباست.عشق با حسرت عاشق زیباست.عشق با نبض دقایق زیباست...عشق با زهر حقایق زیباست.عشق با در حسرت دیدار تو بودن زیباست... دوست آن نیست که هر لحظه کنارت باشد دوست آن است که هر لحظه به یادت باشه

 

فکر کنم ارزش نظر دادن رو داشته باشه راستی هرکسی که از داستان یا این جملات خوشش نمیاد به صفحات بعدی برید حتما از آنجا دیکه خوشتون میاد نظرهم یادتون نره.

 


نوشته شده در جمعه 87/12/2ساعت 11:19 عصر توسط قاسم نظرات ( ) | |

عزیزم!

می توانی خوشحال باشی، چون من دختر کم توقعی هستم. اگر می گویم باید تحصیلکرده باشی، فقط به خاطر این است که بتوانی خیال کنی بیشتر از من می فهمی! اگر می گویم باید خوش قیافه باشی، فقط به خاطر این است که همه با دیدن ما بگویند"داماد سر است!" و تو اعتماد به نفست  هی بالاتر برود!

اگر می گویم باید ماشین بزرگ و با تجهیزات کامل داشته باشی، فقط به این خاطر است که وقتی هر سال به مسافرت دور  ایران می رویم توی ماشین خودمان بخوابیم و بی خود پول هتل ندهیم!

اگر از تو خانه می خواهم، به خاطر این است که خود را در خانه ای به تو بسپارم که تا آخر عمر در و دیوارآن،  خاطره اش را برایم حفظ کنند و هرگوشه اش یادآور تو باشد!

اگر عروسی آن چنانی می خواهم، فقط به خاطر این است که فرصتی به تو داده باشم تا بتوانی به من نشان بدهی چقدر مرا دوست داری و چقدر منتظر شب عروسیمان بوده ای!

اگر دوست دارم ویلای اختصاصی کنار دریا داشته باشی، فقط به خاطر این است که از عشق بازی کنار دریا خوشم  می آید... جلوی چشم همه هم که نمی‌شود!

اگر می گویم هرسال برویم یک کشور را ببینیم، فقط به خاطر این است که سالها دلم می خواست جواب این سوال را بدانم که آیا واقعا "به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است"؟! اگر تو به من کمک نکنی تا جواب سوالاتم را پیدا کنم، پس چه کسی کمکم کند؟!

اگر از تو توقع دیگری ندارم، به خاطر این است که به تو ثابت کنم چقدر برایم عزیزی!
و

 بالاخره...


اگر جهیزیه چندانی با خودم نمی آورم، فقط به خاطر این است که به من ثابت شود تو مرا بدون جهیزیه سنگین هم دوست  داری و عشقمان فارغ از رنگ و ریای مادیات است.

فکر کنم این هم ارزش نظر دادن رو داشته باشه. نظرات خودتون رو در مورد این مطلب بگویید.

 
نوشته شده در سه شنبه 87/11/29ساعت 11:58 صبح توسط قاسم نظرات ( ) | |

این یک داستان واقعی است که در ژاپن اتفاق افتاده.وبه درخواست یکی از دوستانم این داستان رو گذاشتم حتما بخونیدش خیلی جالبه.
شخصی دیوار خانه اش را برای نوسازی خراب می کرد. خانه های ژاپنی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند. این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش فرو رفته بود.
دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد. وقتی میخ را بررسی کرد متعجب شد؛ این میخ ده سال پیش، هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود!!!
چه اتفاقی افتاده؟
در یک قسمت تاریک بدون حرکت، مارمولک ده سال در چنین موقعیتی زنده مانده!!!
چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است.
متحیر از این مساله کارش را تعطیل و مارمولک را مشاهده کرد.
در این مدت چکار می کرده؟ چگونه و چی می خورده؟
همانطور که به مارمولک نگاه می کرد یکدفعه مارمولکی دیگر، با غذایی در دهانش ظاهر شد!!!
مرد شدیدا منقلب شد.
ده سال مراقبت. چه عشقی! چه عشق قشنگی!!!
اگر موجود به این کوچکی بتواند عشقی به این بزرگی داشته باشد پس تصور کنید ما تا چه حد می توانیم عاشق شویم، اگر سعی کنی.

ارزش نظر دادن رو داره.


نوشته شده در یکشنبه 87/11/27ساعت 3:41 عصر توسط قاسم نظرات ( ) | |

اولین ویروس به نام Format هستش که فوق العاده خطر ناک هست و به محض اجرا کل هارد رو فرمت میده . پس خواهشن رو سیستم خودتون تست نکنید چون راه برگشتی نداره. خطر خطر !!!!

 

                                                     ..::لینک دانلود::..

 

دومین ویروس به نام Internet هستش که رو اعصاب اینترنت بازها رژه میره چون به محض اینکه وارد اینترنت میشن به ثانیه نکشیده سیستم ریست میشه . خوبه نه !!!!!

 

                                                    ..::لینک دانلود::..

 

سومین ویروس به نام Copy هستش که حال آدمو از کامپیوتر بهم میزنه چون فرمان کپی و پیست رو میبنده و کامپیوتری هم که نشه توش چیزی رو کپی یا پست کرد بدرد آشغالی میخوره . نه !!!

 

                                                    ..::لینک دانلود::..

 

چهارمین ویروس به نام Filler هستش که کارش درست کردن اطلاعات هرز تو سیستم کاربر هست که هم هاردشو پر میکنه هم سبب چت کردن سیستم میشه و هم سرعت به طرز فجیهی افت پیدا میکنه . آخ که یاد سیستم های هندلی قدیم بخیر....

 

                                                    ..::لینک دانلود::..

 

پنجمین ویروس به نام Power هستش که کاربر هنوز تو ویندوز تشریف نیاورده باید برود بیرون و همش روشن و خاموش شدن سیستمش و باید ببینه . آخی سیستم تفلکی ....

 

                                                    ..::لینک دانلود::..

 

ششمین ویروس به نام My_Computer هستش که دسترسی کاربر به درایوها رو میبنده . خوب حالا شما بگید کامپیوتر بدون هارد یعنی چی ...

 

                                                    ..::لینک دانلود::..

    

هفتمین ویروس به نام Office هستش که اجازه استفاده از برنامه های Word,Excel,Access رو به کاربر نمیده . آخ که چقدر این برنامه تو اداره کاربرد داره و استراحت میچسبه !

 

                                                   ..::لینک دانلود::..

 

خوب میرسیم سرجای جالبش هشتمین ویروس و نهمین ویروس هردو یک کار میکنن و اونم فورمت کردن هارده . شاید بگید که این دوتا مثل اولی هستن . نه اشتباه کردید . چون این دو ویروس بر خلاف بقیه ویروس ها دو فایل Word , Excel هستن . بله . این دو ویروس که هر دو یک کار رو انجام میدن اصلا فایل اجرای نیستن و شما می تونید اونا رو به راحتی به هر کس بدین چون طرف حتی به فکرش هم خطور نمیکنه که یک فایل ورد یا اکسل آلوده به یه همچین ویروس خطرناکی باشه . فقط دوستان در استفاده از این ویروس کمی هم ملاحظه کنن .

 

..::لینک دانلود::..                                                                                  ..::لینک دانلود::..


نوشته شده در دوشنبه 87/11/21ساعت 3:27 عصر توسط قاسم نظرات ( ) | |

<      1   2   3   4   5   >>   >

قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

کد موسیقی برای وبلاگ