• وبلاگ : كـــبـــوتــــر عشــــــــق
  • يادداشت : داستان واقعي وبسيار زيبار
  • نظرات : 3 خصوصي ، 37 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    + محمحد 

    اگه مارمولکه که ميخ به پاش بود نر بوده باشه پس شک نکنيد قصه خالي بنديه .همچين دختري وجود نداره حتي تو حيوونا!!!

    محمد-اهواز

    + نهايت 
    + نهايت 

    ghashang bud
    + ثمين 
    قشنگ بود
    + ثمين 
    قشنگ بود
    + زهرا 
    جالبه . کاش عباس اندازه اين مارمولکه وفا داشت
    + عقرب 
    قشنگ بود واقعا انسان ها بعضي وقتا از حيوونا هم پست تر ميشن
    + ارزو 
    سلام خيلي زيباست ممنون!
    + رويا 

    افسوس و صد افسوس كه ما آدم ها گاهي وقتا از حيونا هم كمتريم .

    وبلاگتون خيلي جالب بود موفق باشي.

    + ستاره 

    داستان جالبي بود.كاش ادمها هم ميتونستند چنين خصلت عاشقونه رو واسه هميشه 2داشته باشند

    سلام وب پر محتوايي داري خوشحال مي شم به كلبه غم منم سر بزني
    + سهيل 
    واقعا که داستان آموزنده است بايد از اين داستان درس عبرت گرفت تو آدما هم همچين کساني پيدا ميشن ولي متاسفانه بي اعتمادي اينقدر در ما نفوذ کرده که کسي حرف کسي رو باور نداره بياييد کمي حس اعتماد رو در خودمون تقويت کنيم سخته اما شدنيه
    + پوريا 

    واقعا داستان زيبايي بود.

    اين نشان دهنده‏ي يك عشق واقعيست و انسان بايد با خوندن اين داستانا يكم به فكر فرو بره

    + ارمين 
    خيلللللللللللللللللللللللللي خييييييييييييييييييييييلي قشنگ وعالي بود
    + امير 

    عالي بود اما بدجور دلم را سوزوندو

    چون عمرا همچين عشقي بين آدما گير نياري

     <      1   2   3      >